بررسی عمیق قوانین پهنهبندی در سراسر جهان، شامل اهداف، انواع، تأثیرات و روندهای آینده در توسعه شهری و روستایی. مناسب برای متخصصان بینالمللی، سیاستگذاران و دانشجویان.
قوانین پهنهبندی: راهنمای جهانی برای مقررات و برنامهریزی کاربری اراضی
قوانین پهنهبندی سنگ بنای برنامهریزی مدرن کاربری اراضی هستند که محیط ساخته شده را شکل میدهند و بر همه چیز از دسترسی به مسکن و توسعه اقتصادی گرفته تا حفاظت از محیط زیست و عدالت اجتماعی تأثیر میگذارند. این راهنمای جامع به بررسی پیچیدگیهای مقررات پهنهبندی در سراسر جهان میپردازد و بینشهایی را برای متخصصان، سیاستگذاران و هر کسی که به درک نحوه مدیریت کاربری اراضی در زمینههای مختلف علاقهمند است، ارائه میدهد.
قوانین پهنهبندی چیست؟
قوانین پهنهبندی مجموعهای از مقررات قانونی هستند که بر استفاده از زمین و توسعه فیزیکی املاک حاکماند. این قوانین یک منطقه جغرافیایی را به پهنههایی تقسیم میکنند که هر یک دارای قوانین مشخصی در مورد انواع ساختمانهای مجاز، ارتفاع و اندازه آنها، عقبنشینی از مرزهای ملک و کاربریهایی است که میتوانند داشته باشند. هدف اصلی پهنهبندی، ترویج توسعه منظم، جلوگیری از کاربریهای متعارض زمین و حفاظت از بهداشت، ایمنی و رفاه عمومی است.
در اصل، قوانین پهنهبندی به عنوان یک طرح کلی عمل میکنند که نشان میدهد یک جامعه چگونه میخواهد رشد و تکامل یابد و تضمین میکند که توسعه با چشمانداز و اهداف بلندمدت آن همسو باشد.
تاریخچه و تحول پهنهبندی
مفهوم پهنهبندی به تمدنهای باستان بازمیگردد و نمونههای اولیه مقررات کاربری اراضی در شهرهایی مانند رم و آتن یافت میشود. با این حال، پهنهبندی مدرن به شکلی که ما میشناسیم، در اوایل قرن بیستم در پاسخ به صنعتی شدن و شهرنشینی سریع که شهرها را در سراسر جهان متحول کرد، پدید آمد.
یکی از پروندههای برجستهای که قانون پهنهبندی را در ایالات متحده شکل داد، Village of Euclid v. Ambler Realty Co. (۱۹۲۶) بود. دادگاه عالی مشروعیت قانون اساسی پهنهبندی را تأیید کرد و استدلال نمود که این یک استفاده مشروع از قدرت دولت برای تنظیم کاربری اراضی به نفع عموم است. این تصمیم راه را برای پذیرش گسترده ضوابط پهنهبندی در سراسر کشور هموار کرد و بر شیوههای پهنهبندی در سطح جهانی تأثیر گذاشت.
با گذشت زمان، پهنهبندی از یک سیستم نسبتاً ساده برای جداسازی کاربریهای مسکونی، تجاری و صنعتی به یک رویکرد پیچیدهتر و ظریفتر تبدیل شده است که ملاحظات متنوعی مانند پایداری محیط زیست، مسکن مقرونبهصرفه و توسعه مبتنی بر حملونقل عمومی را در بر میگیرد.
اهداف کلیدی قوانین پهنهبندی
قوانین پهنهبندی به دنبال دستیابی به چندین هدف کلیدی هستند:
- جداسازی کاربریهای ناسازگار: جلوگیری از تضاد بین کاربریهای مختلف زمین (مانند فعالیتهای صنعتی در نزدیکی مناطق مسکونی) که میتواند بر بهداشت عمومی، ایمنی یا کیفیت زندگی تأثیر منفی بگذارد.
- توسعه منظم: هدایت رشد فیزیکی یک جامعه به شیوهای برنامهریزی شده و هماهنگ، تضمین میکند که زیرساختها و خدمات برای حمایت از توسعه جدید کافی باشند.
- حفاظت از ارزش املاک: حفظ و افزایش ارزش املاک با اطمینان از اینکه توسعه با ویژگیها و امکانات محله سازگار است.
- حفظ منابع زیستمحیطی: حفاظت از منابع طبیعی مانند تالابها، جنگلها و منابع آبی در برابر اثرات نامطلوب توسعه.
- ترویج بهداشت و ایمنی عمومی: اطمینان از اینکه ساختمانها و کاربریهای اراضی با استانداردها و مقررات ایمنی مطابقت دارند تا خطرات برای بهداشت و ایمنی عمومی به حداقل برسد.
- تأمین امکانات عمومی: الزام توسعهدهندگان به تأمین امکانات عمومی مانند پارکها، فضاهای باز و امکانات اجتماعی به عنوان بخشی از پروژههای توسعه جدید.
انواع پهنهبندی
سیستمهای پهنهبندی در کشورها و مناطق مختلف به طور قابل توجهی متفاوت هستند، اما برخی از انواع رایج عبارتند از:
۱. پهنهبندی اقلیدسی
پهنهبندی اقلیدسی، که به عنوان پهنهبندی سنتی یا مرسوم نیز شناخته میشود، رایجترین نوع پهنهبندی در آمریکای شمالی و سایر نقاط جهان است. این نوع پهنهبندی با جداسازی سفت و سخت کاربریهای اراضی به مناطق متمایز (مانند مسکونی، تجاری، صنعتی) با مقررات مشخص برای هر منطقه مشخص میشود.
مثال: یک شهر ممکن است پهنههای جداگانهای برای خانههای تکخانواری، آپارتمانهای چندخانواری، فروشگاههای خرده فروشی، ساختمانهای اداری و کارخانههای تولیدی داشته باشد. هر پهنه مجموعهای از قوانین خاص خود را در مورد ارتفاع ساختمان، اندازه قطعه، عقبنشینی و کاربریهای مجاز خواهد داشت.
مزایا: ساده، قابل پیشبینی و آسان برای اجرا.
معایب: میتواند منجر به پراکندگی شهری، وابستگی به خودرو و کمبود توسعه کاربری مختلط شود. همچنین میتواند با جداسازی انواع مختلف مسکن و سطوح درآمد، باعث تبعیض اجتماعی و اقتصادی شود.
۲. پهنهبندی عملکردی
پهنهبندی عملکردی، که به عنوان پهنهبندی تأثیری نیز شناخته میشود، به جای کاربری خاص یک توسعه، بر استانداردهای عملکردی آن تمرکز دارد. به جای مشخص کردن انواع ساختمانهای مجاز، محدودیتهایی برای تأثیرات زیستمحیطی توسعه، مانند سر و صدا، آلودگی هوا، تولید ترافیک و رواناب آبهای سطحی تعیین میکند.
مثال: یک ضابطه پهنهبندی عملکردی ممکن است اجازه دهد انواع مختلفی از کاربریها در یک پهنه خاص وجود داشته باشند، به شرطی که استانداردهای مشخصی را برای سطح صدا، حجم ترافیک و کیفیت آب برآورده کنند.
مزایا: انعطافپذیرتر از پهنهبندی اقلیدسی است و امکان طیف وسیعتری از کاربریها را فراهم میکند و نوآوری در طراحی توسعه را تشویق میکند. همچنین میتواند در حفاظت از محیط زیست و کاهش اثرات منفی توسعه مؤثرتر باشد.
معایب: اجرای و نظارت بر آن میتواند پیچیدهتر باشد و به تخصص و تجهیزات نظارتی ویژه نیاز دارد.
۳. پهنهبندی تشویقی
پهنهبندی تشویقی به توسعهدهندگان در ازای ارائه مزایای عمومی مانند مسکن مقرونبهصرفه، فضای باز یا هنر عمومی، مشوقهایی مانند افزایش ارتفاع یا تراکم ساختمان را ارائه میدهد.
مثال: یک شهر ممکن است به یک توسعهدهنده اجازه دهد ساختمانی بلندتر از حد مجاز بسازد، به شرطی که درصد مشخصی از واحدهای مسکونی مقرونبهصرفه را در پروژه لحاظ کند.
مزایا: میتواند راهی مؤثر برای دستیابی به اهداف سیاست عمومی بدون الزام مستقیم آنها باشد. همچنین میتواند موقعیتهای برد-بردی ایجاد کند که در آن توسعهدهندگان از پتانسیل توسعه بیشتر بهرهمند میشوند در حالی که جامعه از امکانات عمومی اضافی سود میبرد.
معایب: مذاکره و اجرای آن میتواند پیچیده باشد و ممکن است همیشه به مزایای عمومی مورد نظر منجر نشود.
۴. پهنهبندی مبتنی بر فرم
پهنهبندی مبتنی بر فرم به جای کاربری خاص ساختمانها و مناظر خیابانی، بر فرم فیزیکی و طراحی آنها تمرکز دارد. این نوع پهنهبندی جنبههایی مانند ارتفاع ساختمان، عقبنشینی، طراحی نما و عناصر منظر خیابان را برای ایجاد یک محیط ساخته شده منسجم و جذاب تنظیم میکند.
مثال: یک کد مبتنی بر فرم ممکن است ارتفاع، عقبنشینی و مصالح نمای مورد نیاز برای ساختمانهای یک خیابان خاص را مشخص کند، صرف نظر از اینکه برای مقاصد مسکونی، تجاری یا کاربری مختلط استفاده میشوند.
مزایا: میتواند محلههایی قابل پیادهروی، پرجنبوجوش و از نظر زیباییشناختی دلپذیرتر ایجاد کند. همچنین میتواند در حفظ شخصیت تاریخی و ترویج توسعه پایدار مؤثرتر باشد.
معایب: میتواند محدودکنندهتر از سایر انواع پهنهبندی باشد و انعطافپذیری توسعهدهندگان را محدود کند. همچنین ممکن است به بررسی دقیقتر طراحی و مشارکت اجتماعی بیشتری نیاز داشته باشد.
۵. پهنهبندی پوششی
پهنهبندی پوششی یک لایه از مقررات را بر روی مناطق پهنهبندی موجود اضافه میکند تا به مسائل خاصی رسیدگی کند یا به اهداف خاصی دست یابد. میتوان از آن برای حفاظت از منابع تاریخی، حفظ مناطق طبیعی، ترویج مسکن مقرونبهصرفه یا تشویق توسعه مبتنی بر حملونقل عمومی استفاده کرد.
مثال: یک پهنه پوششی حفاظت تاریخی ممکن است الزامات بررسی طراحی اضافی را بر ساختمانهای داخل یک منطقه تاریخی تعیین شده تحمیل کند.
مزایا: میتواند راهی انعطافپذیر و هدفمند برای رسیدگی به مسائل خاص بدون بازنویسی کامل کد پهنهبندی زیربنایی باشد.
معایب: اگر به وضوح تعریف و با مقررات پهنهبندی موجود هماهنگ نشود، میتواند باعث پیچیدگی و سردرگمی شود.
قوانین پهنهبندی در کشورهای مختلف: نمونههای جهانی
قوانین پهنهبندی در کشورهای مختلف به طور قابل توجهی متفاوت است و منعکس کننده زمینههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی متنوع است. در اینجا چند نمونه از نحوه اجرای پهنهبندی در نقاط مختلف جهان آورده شده است:
۱. ایالات متحده
ایالات متحده دارای یک سیستم پهنهبندی بسیار غیرمتمرکز است و مقررات پهنهبندی معمولاً توسط دولتهای محلی (شهرها، شهرستانها و شهرکها) تصویب و اجرا میشود. پهنهبندی اقلیدسی رایجترین نوع پهنهبندی است، اگرچه بسیاری از شهرها در حال آزمایش رویکردهای جایگزین مانند پهنهبندی مبتنی بر فرم و پهنهبندی تشویقی هستند.
مثال: مقررات پهنهبندی شهر نیویورک از پیچیدهترینها در جهان است، با مناطق پهنهبندی مختلف برای مناطق مسکونی، تجاری، تولیدی و کاربری مختلط. این شهر همچنین از پهنهبندی تشویقی برای تشویق توسعه مسکن مقرونبهصرفه و امکانات عمومی استفاده میکند.
۲. بریتانیا
بریتانیا به جای پهنهبندی دقیق، از یک سیستم مجوزهای برنامهریزی استفاده میکند. پیشنهادهای توسعه به صورت موردی ارزیابی میشوند و عواملی مانند تأثیر زیستمحیطی، تولید ترافیک و سازگاری با کاربریهای اراضی اطراف در نظر گرفته میشوند. مقامات برنامهریزی محلی در تصمیمگیری برای اعطا یا رد مجوز برنامهریزی اختیار گستردهای دارند.
مثال: لندن دارای یک چارچوب برنامهریزی جامع است که توسعه را در سراسر شهر هدایت میکند. طرح لندن سیاستهای استراتژیک را برای مسائلی مانند مسکن، حملونقل و تغییرات آبوهوایی تعیین میکند و مقامات برنامهریزی محلی باید اطمینان حاصل کنند که طرحهای توسعه آنها با طرح لندن سازگار است.
۳. آلمان
آلمان دارای یک سیستم برنامهریزی کاربری اراضی دو لایه است، با قوانین فدرال و ایالتی که چارچوب برنامهریزی محلی را فراهم میکنند. شهرداریها مسئول تهیه طرحهای کاربری اراضی (Flächennutzungspläne) هستند که مناطقی را برای انواع مختلف توسعه تعیین میکنند. طرحهای پهنهبندی دقیق (Bebauungspläne) کاربریهای مجاز، ارتفاع ساختمان و سایر استانداردهای توسعه را برای مناطق خاص مشخص میکنند.
مثال: فرایبورگ به دلیل سیاستهای برنامهریزی شهری پایدار خود که حملونقل عمومی، فضاهای سبز و بهرهوری انرژی را در اولویت قرار میدهد، شناخته شده است. مقررات پهنهبندی این شهر توسعه محلههای با کاربری مختلط و خیابانهای دوستدار عابر پیاده را تشویق میکند.
۴. ژاپن
ژاپن دارای یک سیستم ملی پهنهبندی است که زمین را به دوازده دسته تقسیم میکند، از جمله مناطق مسکونی، تجاری، صنعتی و کشاورزی. مقررات پهنهبندی نسبتاً انعطافپذیر هستند و امکان ترکیبی از کاربریها را در هر پهنه فراهم میکنند. تأکید بر ترویج استفاده کارآمد از زمین و به حداقل رساندن اثرات جانبی منفی است.
مثال: مقررات پهنهبندی توکیو برای تطبیق با تراکم جمعیت بالا و در عین حال حفظ یک محیط قابل زندگی طراحی شده است. این شهر ترکیبی از ساختمانهای بلند، مناطق مسکونی کم ارتفاع و پارکهای عمومی دارد.
۵. چین
سیستم کاربری اراضی چین بر اساس مالکیت دولتی زمین است. دولت تخصیص زمین برای اهداف مختلف را از طریق طرحهای کاربری اراضی و مقررات پهنهبندی کنترل میکند. شهرنشینی سریع و رشد اقتصادی در دهههای اخیر منجر به تغییرات قابل توجهی در شیوههای پهنهبندی چین شده است.
مثال: شنژن، یکی از مناطق ویژه اقتصادی چین، از دهه ۱۹۸۰ توسعه سریعی را تجربه کرده است. مقررات پهنهبندی این شهر برای جذب سرمایهگذاری خارجی و ترویج نوآوریهای فناورانه طراحی شده است.
۶. برزیل
قوانین پهنهبندی برزیل عمدتاً در سطح شهرداری اداره میشود که منجر به تفاوتهای قابل توجهی در شهرهای مختلف میشود. بسیاری از شهرهای برزیل با چالشهای مربوط به سکونتگاههای غیررسمی (فاولاها) و پراکندگی شهری مواجه هستند.
مثال: کوریتیبا به دلیل برنامهریزی شهری نوآورانهاش، از جمله سیستم حملونقل سریع اتوبوسی و فضاهای سبز، مشهور است. مقررات پهنهبندی این شهر توسعه با کاربری مختلط را ترویج میکند و حملونقل عمومی را در اولویت قرار میدهد.
تأثیر قوانین پهنهبندی
قوانین پهنهبندی تأثیر عمیقی بر جنبههای مختلف جامعه و محیط زیست دارند:
۱. استطاعتپذیری مسکن
مقررات پهنهبندی میتوانند با محدود کردن عرضه مسکن و افزایش هزینه توسعه، به طور قابل توجهی بر استطاعتپذیری مسکن تأثیر بگذارند. شیوههای محدودکننده پهنهبندی، مانند حداقل اندازه قطعه، محدودیت ارتفاع و پهنهبندی تکخانواری، میتواند ساخت گزینههای مسکن مقرونبهصرفهتر مانند آپارتمانها و خانههای شهری را دشوار کند. این میتواند منجر به کمبود مسکن و افزایش اجارهبها و قیمت خانه، به ویژه در مناطق شهری مطلوب شود.
مثال: در بسیاری از شهرهای آمریکای شمالی و اروپا، پهنهبندی تکخانواری به دلیل کمک به عدم استطاعتپذیری مسکن و تداوم تبعیض مورد انتقاد قرار گرفته است. برخی شهرها در حال بررسی اصلاحاتی هستند تا امکان تراکم بیشتر و طیف وسیعتری از انواع مسکن را فراهم کنند.
۲. توسعه اقتصادی
قوانین پهنهبندی میتوانند با شکل دادن به مکان و انواع کسبوکارهایی که میتوانند در یک منطقه خاص فعالیت کنند، بر توسعه اقتصادی تأثیر بگذارند. مقررات پهنهبندی که توسعه تجاری یا صنعتی را محدود میکنند، میتوانند ایجاد شغل و رشد اقتصادی را محدود کنند. برعکس، سیاستهای پهنهبندی که توسعه با کاربری مختلط و توسعه مبتنی بر حملونقل عمومی را ترویج میکنند، میتوانند جوامع پرجنبوجوش و از نظر اقتصادی متنوع ایجاد کنند.
مثال: سیاستهای پهنهبندی که توسعه مناطق نوآوری را تشویق میکنند، میتوانند شرکتهای فناوری پیشرفته را جذب کرده و مشاغل جدیدی ایجاد کنند. این مناطق معمولاً دارای ترکیبی از فضای اداری، امکانات تحقیقاتی، مسکن و امکانات رفاهی هستند و محیطی پویا برای نوآوری و کارآفرینی ایجاد میکنند.
۳. پایداری زیستمحیطی
قوانین پهنهبندی میتوانند با حفاظت از منابع طبیعی، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و تشویق گزینههای حملونقل پایدار، نقش مهمی در ترویج پایداری زیستمحیطی ایفا کنند. از مقررات پهنهبندی میتوان برای حفاظت از تالابها، جنگلها و سایر مناطق حساس زیستمحیطی در برابر توسعه استفاده کرد. آنها همچنین میتوانند محلههای فشرده و قابل پیادهروی را ترویج کنند که وابستگی به خودرو را کاهش داده و استفاده از حملونقل عمومی، دوچرخهسواری و پیادهروی را تشویق میکنند.
مثال: استانداردهای ساختمان سبز و مشوقهای پهنهبندی میتوانند توسعهدهندگان را تشویق کنند تا طراحی و شیوههای ساختوساز با بهرهوری انرژی را در پروژههای خود لحاظ کنند. این میتواند مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد.
۴. عدالت اجتماعی
قوانین پهنهبندی میتوانند با شکل دادن به دسترسی به مسکن، مشاغل و امکانات، پیامدهای قابل توجهی برای عدالت اجتماعی داشته باشند. سیاستهای پهنهبندی که تبعیض را تداوم میبخشند و دسترسی به مسکن مقرونبهصرفه را محدود میکنند، میتوانند نابرابریهای اجتماعی را تشدید کنند. برعکس، اصلاحات پهنهبندی که مسکن با درآمد مختلط و دسترسی عادلانه به منابع عمومی را ترویج میکنند، میتوانند به ایجاد جوامع فراگیرتر و عادلانهتر کمک کنند.
مثال: سیاستهای پهنهبندی فراگیر، که توسعهدهندگان را ملزم میکند درصد مشخصی از واحدهای مسکونی مقرونبهصرفه را در توسعههای جدید لحاظ کنند، میتوانند به حل مشکل استطاعتپذیری مسکن و ترویج عدالت اجتماعی کمک کنند.
چالشها و مباحثات در پهنهبندی
قوانین پهنهبندی اغلب موضوع بحث و جدل هستند که منعکس کننده دیدگاههای متنوع در مورد کاربری اراضی و توسعه است. برخی از چالشها و مباحثات کلیدی عبارتند از:
۱. پدیده "نه در حیاط خلوت من" (NIMBYism)
NIMBYism به مخالفت ساکنان محلی با پروژههای توسعه جدید در محلههایشان اشاره دارد که اغلب بر اساس نگرانیهایی در مورد ترافیک، سر و صدا، ارزش املاک یا تغییرات در شخصیت محله است. NIMBYism میتواند اجرای اصلاحات پهنهبندی که تراکم و استطاعتپذیری را ترویج میکنند، دشوار سازد.
۲. پیچیدگی مقررات
مقررات پهنهبندی میتوانند پیچیده و دشوار برای درک باشند، به ویژه برای توسعهدهندگان کوچک و صاحبان خانه. این پیچیدگی میتواند موانعی برای توسعه ایجاد کند و هزینه انطباق را افزایش دهد.
۳. کمبود انعطافپذیری
پهنهبندی سنتی میتواند غیرقابل انعطاف و بیتفاوت به نیازها و شرایط متغیر باشد. این میتواند سازگاری با فناوریهای جدید، تغییرات جمعیتی و روندهای اقتصادی را دشوار کند.
۴. چالشهای حقوقی
مقررات پهنهبندی گاهی در دادگاه به چالش کشیده میشوند و توسعهدهندگان و صاحبان املاک استدلال میکنند که آنها خلاف قانون اساسی هستند یا حقوق مالکیت آنها را نقض میکنند. این چالشهای حقوقی میتوانند پرهزینه و زمانبر باشند.
روندهای آینده در پهنهبندی
قوانین پهنهبندی برای رسیدگی به چالشها و فرصتهای جدید در حال تحول هستند. برخی از روندهای کلیدی در پهنهبندی عبارتند از:
۱. اصلاحات پهنهبندی
بسیاری از شهرها در حال انجام طرحهای اصلاحی پهنهبندی برای رسیدگی به مسائلی مانند استطاعتپذیری مسکن، پراکندگی شهری و تغییرات آبوهوایی هستند. این اصلاحات ممکن است شامل اجازه تراکم بیشتر، کاهش الزامات پارکینگ و ترویج توسعه با کاربری مختلط باشد.
۲. شهرهای هوشمند
طرحهای شهر هوشمند در حال ادغام فناوری در برنامهریزی و مدیریت شهری، از جمله پهنهبندی هستند. این میتواند شامل استفاده از تحلیل دادهها برای اطلاعرسانی به تصمیمات پهنهبندی و پیادهسازی ابزارهای پهنهبندی دیجیتال برای بهبود شفافیت و کارایی باشد.
۳. تابآوری در برابر تغییرات اقلیمی
مقررات پهنهبندی به طور فزایندهای برای ترویج تابآوری در برابر تغییرات اقلیمی با تشویق زیرساختهای سبز، کاهش خطر سیل و ترویج بهرهوری انرژی استفاده میشوند.
۴. مشارکت اجتماعی
تأکید روزافزونی بر مشارکت اجتماعی در فرآیند پهنهبندی وجود دارد و شهرها به دنبال مشارکت ساکنان و ذینفعان در توسعه مقررات پهنهبندی هستند.
نتیجهگیری
قوانین پهنهبندی ابزاری حیاتی برای مدیریت کاربری اراضی و شکل دادن به محیط ساخته شده هستند. در حالی که پهنهبندی میتواند پیچیده و بحثبرانگیز باشد، نقش حیاتی در ترویج توسعه منظم، حفاظت از بهداشت و ایمنی عمومی و دستیابی به اهداف جامعه ایفا میکند. با توجه به اینکه شهرهای سراسر جهان با چالشهای جدیدی در زمینه استطاعتپذیری مسکن، تغییرات آبوهوایی و توسعه اقتصادی روبرو هستند، قوانین پهنهبندی به تکامل و انطباق خود برای مقابله با این چالشها ادامه خواهند داد.
با درک اصول و شیوههای پهنهبندی، متخصصان، سیاستگذاران و شهروندان میتوانند با هم برای ایجاد جوامع پایدارتر، عادلانهتر و پرجنبوجوشتر کار کنند.
مطالعه بیشتر و منابع:
- انجمن برنامهریزی آمریکا (APA): https://www.planning.org/
- مؤسسه سیاستگذاری زمین لینکلن: https://www.lincolninst.edu/
- برنامه اسکان بشر ملل متحد (UN-Habitat): https://unhabitat.org/