ارگونومی شناختی و نقش حیاتی آن در مدیریت بار کاری ذهنی برای افزایش بهرهوری، کاهش خطاها و بهبود رفاه در محیطهای کاری متنوع جهانی را کاوش کنید.
ارگونومی شناختی: تسلط بر بار کاری ذهنی برای اوج عملکرد جهانی
در دنیای امروز که به طور فزایندهای پیچیده و به هم پیوسته است، تقاضا از منابع شناختی ما بسیار زیاد است. از کار با رابطهای نرمافزاری پیچیده گرفته تا اتخاذ تصمیمات حیاتی تحت فشار، ذهن انسان دائماً درگیر است. اینجاست که ارگونومی شناختی، یک زیرشاخهی حیاتی از عوامل انسانی، وارد عمل میشود. این رشته بر درک و بهینهسازی تعامل بین انسان و محیط کارش، به ویژه در رابطه با فرآیندهای ذهنی، تمرکز دارد. برای مخاطبان جهانی، جایی که پیشینهها و زمینههای متنوع تأثیر بار شناختی را تشدید میکنند، تسلط بر مدیریت بار کاری ذهنی از طریق ارگونومی شناختی نه تنها مفید، بلکه برای موفقیت و رفاه پایدار ضروری است.
درک ارگونومی شناختی
ارگونومی شناختی به این موضوع میپردازد که ذهن ما چگونه اطلاعات را پردازش میکند، تصمیم میگیرد، یاد میگیرد و به خاطر میسپارد. این رشته قابلیتها و محدودیتهای ذهنی افراد را بررسی میکند و سیستمها، وظایف و محیطهایی را طراحی میکند که با این ویژگیها هماهنگ باشند. هدف نهایی کاهش تلاش ذهنی، به حداقل رساندن خطاها، بهبود کارایی و افزایش تجربه و رضایت کلی کاربر است. آن را به عنوان طراحی برای ذهن در نظر بگیرید، تا اطمینان حاصل شود که خواستههای شناختی از ظرفیت ما فراتر نمیروند و منجر به خستگی، ناامیدی و کاهش عملکرد نمیشوند.
مفهوم اصلی: بار کاری ذهنی
در قلب ارگونومی شناختی، مفهوم بار کاری ذهنی قرار دارد. این به میزان تلاش ذهنی یا منابع شناختی مورد نیاز برای انجام یک کار اشاره دارد. این صرفاً در مورد دشواری ظاهری یک کار نیست، بلکه هزینه شناختی مرتبط با آن است. بار کاری ذهنی تحت تأثیر چندین عامل قرار دارد:
- پیچیدگی وظیفه: وظایف پیچیدهای که به مراحل متعدد، محاسبات پیچیده یا استدلال انتزاعی نیاز دارند، به طور طبیعی بار کاری ذهنی را افزایش میدهند.
- تقاضای پردازش اطلاعات: حجم، سرعت و پیچیدگی اطلاعاتی که باید درک، فهمیده و مورد استفاده قرار گیرند، مستقیماً بر بار کاری تأثیر میگذارد.
- فشار زمانی: کار کردن تحت مهلتهای زمانی سخت یا محدودیتهای زمانی، به طور قابل توجهی بار کاری ذهنی را افزایش میدهد.
- عوامل محیطی: حواسپرتی، سر و صدا، نور ضعیف و سایر عوامل استرسزای محیطی میتوانند به افزایش بار کاری ذهنی کمک کنند.
- تفاوتهای فردی: عواملی مانند تجربه، آموزش، خستگی و حتی سبکهای شناختی فردی میتوانند بر بار کاری ذهنی درک شده تأثیر بگذارند.
هنگامی که بار کاری ذهنی بیش از حد بالا میرود، چندین پیامد منفی میتواند رخ دهد، از جمله افزایش خطاها، کند شدن زمان واکنش، کاهش کیفیت تصمیمگیری و پریشانی روانی. برعکس، اگر بار کاری خیلی کم باشد، میتواند منجر به کسالت، بیتوجهی و کاهش تعامل شود.
چرا ارگونومی شناختی در سطح جهانی اهمیت دارد
اصول ارگونومی شناختی به طور جهانی قابل اجرا هستند، اما اهمیت آنها در چشمانداز حرفهای جهانیشده، دوچندان میشود. این جنبهها را در نظر بگیرید:
- تنوع فرهنگی در پردازش اطلاعات: پیشینههای فرهنگی مختلف میتوانند بر نحوه تفسیر نمادها، پردازش اطلاعات و رویکرد به حل مسئله توسط افراد تأثیر بگذارند. ارگونومی شناختی به طراحی سیستمهایی کمک میکند که در سراسر این چارچوبهای شناختی متنوع، بصری و قابل درک باشند. به عنوان مثال، آیکوننگاری که به طور جهانی شناخته شده است برای رابطهای نرمافزاری که توسط مخاطبان جهانی استفاده میشوند، حیاتی است. یک مثال رایج استفاده از چراغهای راهنمایی است؛ در حالی که رنگ قرمز برای توقف در سطح جهانی قابل درک است، سایر تفاوتهای فرهنگی در ارتباطات بصری میتوانند بر پذیرش سیستم تأثیر بگذارند.
- موانع زبانی و ارتباطی: حتی با وجود انگلیسی به عنوان زبان مشترک جهانی، ظرافتهای زبانی میتوانند هنگام پردازش دستورالعملهای پیچیده یا مستندات فنی، سوءتفاهم ایجاد کرده و بار شناختی را افزایش دهند. زبان واضح و مختصر، همراه با کمکهای بصری، بسیار مهم است. به دفترچههای راهنمای ماشینآلاتی فکر کنید که در آلمان تولید شده اما در آمریکای جنوبی استفاده میشوند؛ وضوح از طریق طراحی کلیدی است.
- زیرساختهای فناوری متغیر: دسترسی به فناوری و آشنایی با آن میتواند در مناطق مختلف به طور قابل توجهی متفاوت باشد. سیستمهایی که با در نظر گرفتن ارگونومی شناختی طراحی شدهاند باید با سطوح مختلف مهارت فنی و پهنای باند موجود سازگار باشند. یک اپلیکیشن موبایل که برای کاربران در یک محیط شهری با پهنای باند بالا طراحی شده، ممکن است برای کاربران در یک منطقه روستایی با اتصال محدود، با شکست مواجه شود و بار شناختی آنها را برای کار با محدودیتها افزایش دهد.
- همکاری بین فرهنگی: تیمهای متشکل از افراد با فرهنگهای مختلف اغلب با چالشهای منحصر به فردی در ارتباط و هماهنگی روبرو هستند که به بار کاری ذهنی جمعی آنها میافزاید. طراحی پلتفرمها و جریانهای کاری مشترک که این تفاوتها را در نظر بگیرند، یک ضرورت ارگونومی شناختی است. به عنوان مثال، برنامهریزی جلسات در چندین منطقه زمانی نیازمند توجه دقیق به زمانی است که شرکتکنندگان بیشترین هوشیاری و بهرهوری را دارند، نه فقط زمانی که برای یک طرف راحت است.
- تفاوتهای قانونی و نظارتی: پیمایش در چارچوبهای قانونی و الزامات انطباق متفاوت در کشورهای مختلف، لایه دیگری از پیچیدگی شناختی را برای شرکتهای چندملیتی و کارکنان آنها اضافه میکند. سیستمهایی که میتوانند گزارشدهی انطباق را ساده کرده و راهنمایی واضحی ارائه دهند، ضروری هستند.
اصول کلیدی ارگونومی شناختی برای مدیریت بار کاری
برای مدیریت مؤثر بار کاری ذهنی، ارگونومی شناختی چندین اصل اساسی را به کار میگیرد. به کارگیری این اصول میتواند منجر به بهبودهای قابل توجهی در بهرهوری، ایمنی و رضایت کاربر در هر سازمانی، به ویژه سازمانهایی با دسترسی جهانی شود.
۱. کاهش بار شناختی از طریق طراحی
استراتژی اصلی در ارگونومی شناختی، طراحی وظایف، سیستمها و محیطها برای به حداقل رساندن بار شناختی غیرضروری است. این شامل موارد زیر است:
- سادگی و وضوح: اطلاعات را به روشی واضح، مختصر و سازمانیافته ارائه دهید. از اصطلاحات تخصصی و ابهام بپرهیزید. از کمکهای بصری و طرحبندیهای ساختاریافته استفاده کنید. برای یک شرکت نرمافزاری جهانی، این به معنای اطمینان از این است که پیامهای خطا برای افراد غیر انگلیسیزبان به راحتی قابل درک باشد.
- بخشبندی اطلاعات: اطلاعات پیچیده را به بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید. این از ظرفیت حافظه کاری ما که محدود است، استفاده میکند. به عنوان مثال، نمایش یک فرم طولانی در چندین صفحه به جای یک صفحه فشرده.
- به حداقل رساندن حواسپرتی: محیطها و رابطهایی طراحی کنید که محرکهای اضافی را محدود کنند. این میتواند شامل ایجاد فضاهای کاری آرام یا طراحی رابطهای دیجیتالی باشد که عناصر غیر ضروری را در طول کارهای متمرکز پنهان میکنند. طراحی اتاقهای کنترل در محیطهای صنعتی را در نظر بگیرید؛ کاهش شلوغی بصری در داشبوردها برای عملکرد اپراتور حیاتی است.
- ثبات: عناصر طراحی، الگوهای تعامل و اصطلاحات را در یک سیستم یا محصول ثابت نگه دارید. این تلاش شناختی مورد نیاز برای یادگیری و انطباق را کاهش میدهد. به قرارگیری ثابت منوهای ناوبری در یک وبسایت، صرف نظر از صفحهای که در آن هستید، فکر کنید.
- قابلیتهای عملکردی و نشانگرها: عناصر طراحی باید به وضوح نشان دهند که چگونه میتوان از آنها استفاده کرد. یک دکمه باید شبیه دکمه به نظر برسد و یک اسلایدر باید شبیه اسلایدر باشد. این عدم قطعیت و تلاش شناختی مورد نیاز برای فهمیدن نحوه تعامل با یک سیستم را کاهش میدهد.
۲. افزایش آگاهی موقعیتی
آگاهی موقعیتی به درک یک فرد از محیط خود و وضعیت وظایفش در آن محیط اشاره دارد. آگاهی موقعیتی بالا برای تصمیمگیری مؤثر و جلوگیری از خطاها حیاتی است. ارگونومی شناختی با موارد زیر به بهبود آن کمک میکند:
- ارائه اطلاعات وضعیت واضح: سیستمها باید به طور مداوم به کاربران اطلاع دهند که چه اتفاقی میافتد، چه کاری انجام شده و چه کاری باید در ادامه انجام شود. نوارهای پیشرفت، شاخصهای وضعیت و مکانیسمهای بازخورد واضح حیاتی هستند. برای یک شرکت لجستیک جهانی، ردیابی بلادرنگ محمولهها آگاهی موقعیتی حیاتی را برای مدیران و مشتریان فراهم میکند.
- پیشبینی نیازها: سیستمهایی طراحی کنید که بتوانند نیازهای کاربر را پیشبینی کرده و اطلاعات یا گزینههای مرتبط را به طور فعال ارائه دهند. این تلاش ذهنی برای جستجوی اطلاعات یا پیشبینی گام بعدی را کاهش میدهد. یک دستیار هوش مصنوعی را در نظر بگیرید که فایلهای مرتبط را بر اساس وظیفه فعلی شما پیشنهاد میدهد.
- طراحی نمایشگر مؤثر: اطلاعات باید به گونهای ارائه شوند که به راحتی قابل درک و تفسیر باشند. این شامل در نظر گرفتن عواملی مانند کنتراست رنگ، اندازه فونت، طرحبندی و استفاده از سلسله مراتب بصری است. در کنترل ترافیک هوایی، نمایش موقعیت هواپیماها و مسیرهای پروازی باید فوقالعاده واضح و سازمانیافته باشد.
۳. پشتیبانی از تصمیمگیری
تصمیمگیری یک فرآیند شناختی اصلی است که میتواند بسیار طاقتفرسا باشد. ارگونومی شناختی با موارد زیر به بهینهسازی این فرآیند کمک میکند:
- ارائه اطلاعات مرتبط: اطمینان حاصل کنید که تمام اطلاعات لازم به آسانی در دسترس بوده و در قالبی قابل هضم برای پشتیبانی از تصمیمات آگاهانه ارائه میشود.
- کاهش سوگیریهای شناختی: اگرچه همیشه کاملاً قابل کنترل نیست، طراحی سیستمهایی که کاربران را به در نظر گرفتن گزینههای جایگزین یا بازبینی اطلاعات ترغیب میکنند، میتواند به کاهش سوگیریهای شناختی رایج مانند سوگیری تأییدی کمک کند.
- ابزارهای پشتیبانی از تصمیم: ابزارهایی را پیادهسازی کنید که میتوانند در تصمیمگیریهای پیچیده کمک کنند، مانند سیستمهای خبره، شبیهسازیها یا داشبوردهای تجسم داده. یک تحلیلگر مالی که از نرمافزار نمودارسازی پیشرفته برای شناسایی روندهای بازار استفاده میکند، یک مثال بارز است.
- پیامدهای واضح اقدامات: کاربران باید پیامدهای احتمالی تصمیمات خود را قبل از انجام آنها درک کنند. این را میتوان از طریق شبیهسازیها یا توضیحات واضح از رفتار سیستم به دست آورد.
۴. مدیریت توجه و منابع شناختی
توانایی ما برای تمرکز یک منبع محدود است. ارگونومی شناختی به مدیریت توجه برای جلوگیری از بار اضافی و حفظ عملکرد کمک میکند:
- اولویتبندی: سیستمهایی طراحی کنید که به کاربران در اولویتبندی وظایف و اطلاعات کمک کنند. این میتواند شامل برجسته کردن هشدارهای حیاتی یا اجازه دادن به کاربران برای فیلتر کردن دادههای کماهمیتتر باشد. در یک محیط خدمات مشتری، سیستمها ممکن است پرسوجوهای فوری مشتریان را علامتگذاری کنند.
- کاهش وقفهها: وقفههای غیرضروری را به حداقل برسانید. اگر وقفهها اجتنابناپذیر هستند، سیستمهایی طراحی کنید که امکان از سرگیری سریع وظیفه قطع شده را فراهم کنند. به عنوان مثال، ارائه یک دکمه «از سرگیری وظیفه» پس از یک اعلان غیرمنتظره سیستم.
- بهینهسازی سرعت کار: جریانهای کاری را طراحی کنید که امکان سرعتدهی طبیعی را فراهم کنند و از تحت فشار قرار دادن کاربران با اطلاعات بیش از حد یا تقاضاهای زیاد در یک زمان جلوگیری کنند. این میتواند شامل تقسیم وظایف به مراحل یا فراهم کردن فرصتهایی برای دورههای استراحت کوتاه باشد.
۵. ترویج یادگیری و کسب مهارت
برای نیروی کار جهانی که دائماً در حال تطبیق با فناوریها و فرآیندهای جدید است، یادگیری مؤثر حیاتی است. ارگونومی شناختی با موارد زیر از این امر پشتیبانی میکند:
- افشای تدریجی: ویژگیها یا اطلاعات پیچیده را به تدریج با کسب تجربه توسط کاربر معرفی کنید. با عملکردهای اساسی شروع کنید و گزینههای پیشرفتهتر را در صورت نیاز آشکار کنید. یک نرمافزار پیشرفته ویرایش عکس ممکن است در ابتدا یک رابط سادهشده برای مبتدیان ارائه دهد و ابزارهای پیشرفته تا زمانی که کاربر انتخاب کند، پنهان بمانند.
- مکانیسمهای بازخورد: بازخورد فوری و سازنده در مورد عملکرد ارائه دهید. این به کاربران کمک میکند تا بفهمند چه کاری را درست انجام میدهند و کجا نیاز به بهبود دارند.
- داربستبندی: ساختارهای پشتیبانی را ارائه دهید که با ماهرتر شدن یادگیرنده به تدریج حذف میشوند. این میتواند به شکل آموزشهای هدایتشده، نکات یا الگوها باشد.
کاربردهای عملی و نمونههای جهانی
اصول ارگونومی شناختی در طیف وسیعی از صنایع و سناریوها در سراسر جهان به کار گرفته میشوند. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
- توسعه نرمافزار و طراحی رابط کاربری (UI): شرکتهایی مانند گوگل و مایکروسافت به شدت در تحقیقات UX/UI سرمایهگذاری میکنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات جهانی آنها بصری هستند. به عنوان مثال، زبان طراحی ثابت در دستگاههای اندروید تضمین میکند که کاربران میتوانند به راحتی بین برنامهها و دستگاههای مختلف، صرف نظر از موقعیت مکانی یا زبان مادری خود، جابجا شوند. توسعه پشتیبانی چند زبانه و آیکونهای مرتبط فرهنگی برای برنامههایی که توسط میلیونها نفر در سراسر جهان استفاده میشوند، کاربرد مستقیم اصول ارگونومی شناختی است.
- هوانوردی و کنترل ترافیک هوایی: طراحی کابین خلبان و سیستمهای کنترل ترافیک هوایی نمونههای بارزی از ارگونومی شناختی دقیق هستند. قرارگیری ابزارهای حیاتی، وضوح نمایشگرها و استانداردسازی رویهها همگی برای به حداقل رساندن بار کاری ذهنی و جلوگیری از خطاهای فاجعهبار، حتی در شرایط پر استرس و حساس به زمان، طراحی شدهاند. پذیرش واژگان استاندارد هوانوردی در سراسر جهان به کاهش بار شناختی مرتبط با سوءتفاهمهای ارتباطی کمک میکند.
- سیستمهای مراقبتهای بهداشتی: طراحی پروندههای الکترونیکی سلامت (EHRs) که به راحتی قابل پیمایش و ورود داده باشند برای ایمنی بیمار حیاتی است. یک EHR با طراحی ضعیف میتواند به دلیل بار شناختی اضافی یا تفسیر نادرست اطلاعات منجر به خطاهای پزشکی شود. بیمارستانها در سراسر جهان برای بهبود قابلیت استفاده از EHR تلاش میکنند. به عنوان مثال، معرفی نمادهای هشدار پزشکی استاندارد و کدگذاری رنگی در نمودارهای بیمار با هدف انتقال سریع اطلاعات حیاتی، تلاش شناختی مورد نیاز کارکنان پرمشغله پزشکی را کاهش میدهد.
- تولید و کنترل صنعتی: طراحی پانلهای کنترل برای کارخانهها و ماشینآلات سنگین با هدف ارائه اطلاعات به طور واضح و منطقی انجام میشود. اپراتورها باید پارامترهای متعددی را به طور همزمان بدون اینکه تحت فشار قرار گیرند، نظارت کنند. شرکتهایی مانند زیمنس و ABB رابطهای انسان و ماشین (HMIs) پیشرفتهای را برای راهحلهای اتوماسیون صنعتی خود توسعه میدهند، با در نظر گرفتن بار شناختی بر اپراتورها در کارخانههای تولیدی متنوع جهانی.
- صنعت خودروسازی: داشبوردها و سیستمهای سرگرمی-اطلاعاتی خودروهای مدرن پیچیده هستند. ارگونومی شناختی در تضمین اینکه رانندگان میتوانند به اطلاعات ضروری (سرعت، ناوبری، هشدارها) بدون اینکه توجه بیش از حد از جاده منحرف شود، دسترسی داشته باشند، نقش دارد. طراحی سیستمهای فرمان صوتی بصری برای ناوبری و سرگرمی خودرو یک حوزه کلیدی توسعه است.
- خدمات مشتری و مراکز تماس: طراحی نرمافزار CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) که به نمایندگان اجازه میدهد به سرعت به اطلاعات و سابقه مشتری دسترسی پیدا کنند، در حالی که همزمان به تماس رسیدگی میکنند، حیاتی است. دادههای مشتری که به طور کارآمد مسیریابی و به وضوح ارائه شوند، بار شناختی بر نمایندگان خدمات را کاهش میدهد و منجر به تجارب بهتر مشتری میشود. شرکتهایی با مراکز تماس جهانی اغلب رابطهای نمایندگان خود را برای کارایی و سهولت آموزش در مناطق مختلف استاندارد میکنند.
چالشهای پیادهسازی ارگونومی شناختی در سطح جهانی
در حالی که مزایا واضح هستند، پیادهسازی ارگونومی شناختی در مقیاس جهانی چالشهای منحصر به فردی را به همراه دارد:
- ظرافتهای فرهنگی: همانطور که ذکر شد، آنچه در یک فرهنگ بصری یا واضح است ممکن است در فرهنگ دیگر نباشد. تحقیقات گسترده کاربر در میان جمعیتهای هدف متنوع ضروری است، که میتواند زمانبر و پرهزینه باشد.
- زبان و بومیسازی: ترجمه رابطها و مستندات تنها بخشی از فرآیند است. بومیسازی واقعی شامل تطبیق طرحها و محتوا با انتظارات و قراردادهای فرهنگی است، که یک کار پیچیده است.
- سواد فنی متغیر: اطمینان از اینکه یک سیستم برای افرادی با سطوح بسیار متفاوت تجربه و تحصیلات فنی قابل استفاده است، یک مانع قابل توجه است.
- مقیاسپذیری تحقیقات: انجام تستهای قابلیت استفاده کامل و ارزیابیهای بار کاری شناختی در مکانهای جغرافیایی و گروههای جمعیتی متعدد نیازمند برنامهریزی لجستیکی و منابع قابل توجهی است.
- هزینه و بازگشت سرمایه (ROI): سرمایهگذاری در ارگونومی شناختی میتواند به عنوان یک هزینه اولیه تلقی شود. نشان دادن بازگشت سرمایه واضح از طریق کاهش خطاها، افزایش بهرهوری و بهبود رضایت مشتری برای جلب موافقت حیاتی است.
بینشهای کاربردی برای سازمانهای جهانی
برای سازمانهایی که در مقیاس جهانی فعالیت میکنند، ادغام ارگونومی شناختی در فرآیندهای طراحی و عملیاتی آنها یک ضرورت استراتژیک است. در اینجا گامهای عملی آورده شده است:
- اولویتبندی طراحی کاربر-محور: تحقیقات کاربر را از اولین مراحل توسعه محصول یا سیستم وارد کنید. مطالعاتی را با گروههای کاربری متنوع از بازارهای هدف خود انجام دهید.
- سرمایهگذاری در آموزش و آگاهی: تیمهای طراحی، توسعه و مدیریت خود را در مورد اصول ارگونومی شناختی و مدیریت بار کاری ذهنی آموزش دهید.
- استانداردسازی اصول اصلی، بومیسازی جزئیات: استانداردهای طراحی جهانی را بر اساس اصول ارگونومی شناختی پذیرفته شده جهانی ایجاد کنید، اما اجازه انطباق فرهنگی و بومیسازی عناصر خاص را بدهید.
- استفاده از فناوری برای ارزیابی: از ابزارها و نرمافزارها برای اندازهگیری بار کاری شناختی استفاده کنید، مانند اندازهگیریهای روانی-فیزیولوژیکی (مانند ردیابی چشم، تغییرپذیری ضربان قلب) یا تکنیکهای ارزیابی ذهنی بار کاری (مانند NASA-TLX)، اما نتایج را در چارچوبهای فرهنگی تفسیر کنید.
- پرورش بهبود مستمر: ارگونومی شناختی را به عنوان یک فرآیند مداوم در نظر بگیرید. به طور منظم بازخورد کاربران را جمعآوری کنید، معیارهای عملکرد را نظارت کنید و برای بهینهسازی مداوم بار کاری ذهنی، طرحها را تکرار کنید.
- ایجاد تیمهای طراحی متنوع: اطمینان حاصل کنید که تیمهای طراحی و توسعه شما تنوع پایگاه کاربری جهانی شما را منعکس میکنند. این بینشهای ارزشمندی را در مورد سبکهای شناختی مختلف و انتظارات فرهنگی فراهم میکند.
- سادهسازی معماری اطلاعات: برای سیستمهای پیچیده، در یک معماری اطلاعات واضح و منطقی سرمایهگذاری کنید. این کار یافتن آنچه کاربران نیاز دارند را آسانتر میکند و تلاش شناختی برای جستجو را کاهش میدهد.
نتیجهگیری
ارگونومی شناختی فقط در مورد ایجاد رابطهای زیبا یا محیطهای فیزیکی راحت نیست؛ بلکه در مورد طراحی برای ذهن انسان است. در دنیای روزافزون پیچیده و به هم پیوسته ما، مدیریت مؤثر بار کاری ذهنی برای دستیابی به اوج عملکرد، پرورش نوآوری و تضمین رفاه کارکنان و کاربران به طور یکسان، امری حیاتی است. با پذیرش اصول ارگونومی شناختی، سازمانها میتوانند سیستمها، فرآیندها و محیطهای کاری بسازند که نه تنها کارآمد و مولد هستند، بلکه بصری، در دسترس و حامی قابلیتهای شناختی متنوع نیروی کار جهانی خود نیز میباشند.
تکامل مداوم فناوری و ماهیت جهانی کسبوکار نیازمند یک رویکرد فعالانه برای درک و بهینهسازی نحوه تعامل ما با اطلاعات و سیستمهای پیچیده است. تسلط بر بار کاری ذهنی از دریچه ارگونومی شناختی گامی حیاتی به سوی دستیابی به آینده کاری مؤثرتر، جذابتر و پایدارتر برای همه و در همه جا است.