بررسی اهمیت دانش سنتی، حفظ و ادغام آن در جامعه مدرن. راهنمایی برای پژوهشگران، سیاستگذاران و جوامع در سراسر جهان.
ایجاد دانش سنتی: یک ضرورت جهانی
دانش سنتی (TK) شامل دانش فنی، مهارتها و شیوههایی است که در طول نسلها توسط جوامع در تعامل با محیط طبیعیشان توسعه یافته است. این دانش، مجموعهای زنده است که دائماً در حال تکامل و انطباق است. از شیوههای کشاورزی پایدار گرفته تا پزشکی سنتی و استراتژیهای سازگاری با تغییرات اقلیمی، دانش سنتی ارزش بسیار زیادی برای آینده بشریت دارد. این پست وبلاگ به بررسی اهمیت دانش سنتی، چالشهای پیش روی آن و استراتژیهای حفظ و ادغام آن در جامعه مدرن میپردازد.
دانش سنتی چیست؟
تعریف دانش سنتی پیچیده است، زیرا در فرهنگها و رشتههای مختلف متفاوت است. با این حال، برخی از ویژگیهای مشترک آن عبارتند از:
- انتقال نسلی: دانش سنتی از نسلی به نسل دیگر، اغلب به صورت شفاهی یا از طریق نمایشهای عملی، منتقل میشود.
- رابطه نزدیک با طبیعت: دانش سنتی عمیقاً در مشاهده و درک اکوسیستمهای محلی ریشه دارد.
- مالکیت جمعی: دانش سنتی معمولاً به صورت جمعی در اختیار یک جامعه است.
- رویکرد کلنگر: دانش سنتی اغلب جنبههای مختلف زندگی مانند بهداشت، کشاورزی و معنویت را با هم ادغام میکند.
- انطباقپذیر و در حال تکامل: دانش سنتی ایستا نیست، بلکه با شرایط متغیر محیطی و اجتماعی سازگار میشود.
سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO) دانش سنتی را اینگونه تعریف میکند: «دانش، دانش فنی، مهارتها و شیوههایی که در یک جامعه از نسلی به نسل دیگر توسعه یافته، حفظ شده و منتقل میشود و اغلب بخشی از هویت فرهنگی یا معنوی آن را تشکیل میدهد.» این تعریف بر نقش حیاتی دانش سنتی در حفظ میراث فرهنگی و ترویج توسعه پایدار تأکید میکند.
اهمیت دانش سنتی
دانش سنتی به دلایل مختلفی حیاتی است:
۱. توسعه پایدار
دانش سنتی بینشهای ارزشمندی در مورد مدیریت پایدار منابع ارائه میدهد. به عنوان مثال، جوامع بومی اغلب دانش دقیقی از اکوسیستمهای محلی دارند و شیوههایی را توسعه دادهاند که تأثیرات زیستمحیطی را به حداقل میرساند. تکنیکهای کشاورزی سنتی، مانند تناوب زراعی و کشت مخلوط، میتوانند حاصلخیزی خاک را افزایش داده و نیاز به کودهای شیمیایی را کاهش دهند. در آند، جوامع به طور سنتی از پلکانسازی برای جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ آب استفاده کردهاند که امکان کشاورزی پایدار در زمینهای دشوار را فراهم میکند. به همین ترتیب، در بسیاری از مناطق آفریقا، دانش بومی در مورد مدیریت آب برای سازگاری با شرایط خشکسالی حیاتی است. این سیستمها که اغلب با اکوسیستمهای محلی هماهنگ شدهاند، راهحلهای پایداری را ارائه میدهند که به ویژه در زمینه تغییرات اقلیمی ارزشمند هستند.
۲. حفاظت از تنوع زیستی
دانش سنتی نقش حیاتی در حفاظت از تنوع زیستی ایفا میکند. جوامع بومی اغلب به عنوان حافظان کانونهای تنوع زیستی عمل میکنند و دانش پیچیدهای از گونههای گیاهی و جانوری، کاربردهای آنها و نقشهای اکولوژیکیشان دارند. این دانش برای توسعه استراتژیهای حفاظتی مؤثر ضروری است. به عنوان مثال، جوامع بومی در جنگلهای بارانی آمازون دانش گستردهای از گیاهان دارویی و خواص آنها دارند که به حفاظت از این اکوسیستم حیاتی کمک میکند. در جنوب شرقی آسیا، شیوههای ماهیگیری سنتی که به فصلهای تخمریزی احترام میگذارند و از صخرههای مرجانی محافظت میکنند، به طور قابل توجهی به حفاظت از تنوع زیستی دریایی کمک میکنند. نادیده گرفتن این درک سنتی میتواند منجر به بهرهبرداری ناپایدار از منابع طبیعی و آسیب به اکوسیستم شود.
۳. مراقبتهای بهداشتی و پزشکی
دانش سنتی منبع غنی از پزشکی سنتی است. بسیاری از فرهنگها سیستمهای پیچیدهای از مراقبتهای بهداشتی را بر اساس گیاهان محلی و داروهای طبیعی توسعه دادهاند. پزشکی سنتی نقش حیاتی در ارائه خدمات بهداشتی ایفا میکند، به ویژه در مناطق روستایی که دسترسی به پزشکی مدرن محدود است. در چین، پزشکی سنتی چین (TCM) هزاران سال است که практикуется و به دلیل اثربخشی آن در درمان بیماریهای مختلف به طور فزایندهای در سطح جهان شناخته میشود. به همین ترتیب، آیورودا در هند و داروهای گیاهی سنتی در آفریقا راهحلهای بهداشتی در دسترس و مقرون به صرفهای را برای میلیونها نفر ارائه میدهند. علاوه بر این، تحقیقات دارویی مدرن اغلب از دانش سنتی الهام میگیرد که پتانسیل آن را برای کشف داروها و درمانهای جدید برجسته میکند. به عنوان مثال، کشف آرتمیسینین، یک داروی ضد مالاریا که از پزشکی سنتی چین گرفته شده است، نمونهای از سهم ارزشمند دانش سنتی در بهداشت جهانی است.
۴. سازگاری با تغییرات اقلیمی
دانش سنتی بینشهای ارزشمندی در مورد سازگاری با تغییرات اقلیمی ارائه میدهد. جوامع بومی، که اغلب در نزدیکی محیط طبیعی زندگی میکنند، از اولین کسانی هستند که تأثیرات تغییرات اقلیمی را تجربه میکنند و استراتژیهایی برای سازگاری با شرایط متغیر توسعه دادهاند. به عنوان مثال، جوامع اینویت در قطب شمال مدتهاست که برای شکار و ناوبری به دانش سنتی در مورد شرایط یخ و الگوهای آب و هوا تکیه کردهاند. با تغییر این الگوها توسط تغییرات اقلیمی، دانش سنتی آنها برای سازگاری با واقعیت جدید حتی حیاتیتر میشود. در جزایر اقیانوس آرام، دانش سنتی در مورد مدیریت سواحل و شیوههای ماهیگیری پایدار برای کاهش تأثیرات افزایش سطح دریا و حفاظت از اکوسیستمهای آسیبپذیر ضروری است. ادغام دانش سنتی در سیاستهای سازگاری با تغییرات اقلیمی میتواند تابآوری جوامع و اکوسیستمها را در برابر تأثیرات تغییرات اقلیمی افزایش دهد.
۵. حفظ فرهنگ
دانش سنتی بخش جداییناپذیر میراث فرهنگی است. این دانش ارزشها، باورها و شیوههای یک جامعه را در بر میگیرد و به هویت منحصر به فرد آن کمک میکند. حفظ دانش سنتی برای حفظ تنوع فرهنگی و پرورش حس تعلق ضروری است. هنرها، صنایع دستی، موسیقی و رقص سنتی اغلب با دانش سنتی در هم تنیدهاند و نقش حیاتی در انتقال دانش و حفظ هویت فرهنگی ایفا میکنند. حمایت از انتقال دانش سنتی به نسلهای جوان برای تضمین تداوم سنتهای فرهنگی حیاتی است. به عنوان مثال، تکنیکهای بافندگی سنتی در گواتمالا، که از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند، نه تنها منسوجات زیبایی تولید میکنند بلکه هویت فرهنگی را نیز حفظ کرده و فرصتهای اقتصادی برای زنان فراهم میکنند. به همین ترتیب، قصهگویی سنتی در جوامع بومی استرالیا ابزاری ضروری برای انتقال دانش زمین، تاریخ و ارزشهای فرهنگی است.
چالشهای پیش روی دانش سنتی
با وجود اهمیت آن، دانش سنتی با چالشهای متعددی روبرو است:
۱. از بین رفتن زبان و انتقال فرهنگی
فرسایش زبانهای بومی و شیوههای فرهنگی سنتی تهدیدی جدی برای دانش سنتی است. با ناپدید شدن زبانها، دانشی که در آنها نهفته است نیز اغلب از بین میرود. انتقال بیننسلی دانش سنتی نیز توسط عواملی مانند مهاجرت، شهرنشینی و نفوذ سیستمهای آموزشی مدرن تهدید میشود. تلاش برای احیای زبانهای بومی و حمایت از شیوههای فرهنگی سنتی برای حفظ دانش سنتی ضروری است. لانههای زبانی، برنامههای غوطهوری و طرحهای آموزش میراث فرهنگی میتوانند نقش حیاتی در ترویج انتقال بیننسلی دانش سنتی ایفا کنند. در نیوزیلند، جنبش احیای زبان مائوری با موفقیت تعداد گویشوران مائوری را افزایش داده و استفاده از این زبان را در آموزش و زندگی روزمره ترویج کرده است که به حفظ دانش سنتی مائوری کمک میکند.
۲. مسائل مربوط به حقوق مالکیت فکری
فقدان حمایت قانونی کافی از دانش سنتی، آن را در برابر سوء استفاده و بهرهبرداری آسیبپذیر میکند. دانش سنتی اغلب در مالکیت عمومی تلقی میشود، که جلوگیری از استفاده غیرمجاز آن توسط نهادهای تجاری را دشوار میسازد. این امر میتواند منجر به دزدی زیستی شود، جایی که شرکتها دانش سنتی یا منابع ژنتیکی را بدون رضایت یا منفعت جوامعی که آنها را توسعه دادهاند، به ثبت میرسانند. ایجاد چارچوبهای قانونی مؤثر برای حفاظت از دانش سنتی برای اطمینان از بهرهمندی جوامع از دانش خود و عدم بهرهبرداری از آن برای منافع تجاری بدون رضایت آنها حیاتی است. پروتکل ناگویا در مورد دسترسی به منابع ژنتیکی و تقسیم عادلانه و منصفانه منافع ناشی از استفاده از آنها، یک توافقنامه بینالمللی است که هدف آن اطمینان از تقسیم عادلانه و منصفانه منافع ناشی از استفاده از منابع ژنتیکی با کشورهایی است که آنها را ارائه میدهند، از جمله دانش سنتی مرتبط با این منابع. با این حال، اجرای آن همچنان یک چالش است.
۳. تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی
تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی در حال نابودی اکوسیستمهایی هستند که زیربنای دانش سنتی را تشکیل میدهند. جنگلزدایی، آلودگی و تغییرات اقلیمی معیشتهای سنتی را مختل کرده و حفظ شیوههای سنتی را برای جوامع دشوار میسازد. حفاظت و احیای اکوسیستمها برای حفظ دانش سنتی ضروری است. شیوههای مدیریت پایدار زمین، مانند جنگلداری زراعی و مدیریت حوضههای آبخیز، میتوانند به کاهش تأثیرات تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی بر دانش سنتی کمک کنند. حمایت از طرحهای حفاظتی مبتنی بر جامعه نیز برای اطمینان از ادغام دانش سنتی در شیوههای مدیریت اکوسیستم حیاتی است. به عنوان مثال، مدیریت جنگل مبتنی بر جامعه در نپال با ادغام دانش سنتی در شیوههای مدیریت جنگل، با موفقیت از جنگلها محافظت کرده و معیشت جوامع محلی را بهبود بخشیده است.
۴. عدم شناخت و ادغام در سیاستگذاری
دانش سنتی اغلب در فرآیندهای سیاستگذاری کمارزش و به حاشیه رانده میشود. دولتها و سازمانهای بینالمللی اغلب دانش علمی مدرن را بر دانش سنتی ترجیح میدهند، که منجر به نادیده گرفتن شیوههای سنتی در طرحهای توسعه و حفاظت میشود. ادغام دانش سنتی در سیاستگذاری نیازمند تغییر ذهنیت و شناخت ارزش دانش سنتی است. دولتها باید با جوامع بومی مشورت کرده و دانش سنتی را در سیاستها و برنامههای ملی خود بگنجانند. سازمانهای بینالمللی نیز باید ترویج ادغام دانش سنتی در اهداف توسعه پایدار و استراتژیهای سازگاری با تغییرات اقلیمی را ترویج کنند. هیئت بیندولتی تغییر اقلیم (IPCC) اهمیت ادغام دانش سنتی در ارزیابیهای تغییرات اقلیمی و استراتژیهای سازگاری را به رسمیت شناخته است، که نشاندهنده شناخت روزافزون دانش سنتی در سیاستگذاری بینالمللی است.
استراتژیهایی برای ایجاد و حفظ دانش سنتی
برای ایجاد و حفظ مؤثر دانش سنتی، یک رویکرد چندجانبه مورد نیاز است:
۱. مستندسازی و دیجیتالیسازی
مستندسازی دانش سنتی برای حفظ آن برای نسلهای آینده حیاتی است. این میتواند شامل ثبت تاریخهای شفاهی، ایجاد پایگاههای داده از دانش سنتی و دیجیتالی کردن مواد موجود باشد. با این حال، مستندسازی باید به شیوهای محترمانه و اخلاقی، با رضایت جوامع درگیر انجام شود. فرآیند مستندسازی همچنین باید شامل مشارکت فعال اعضای جامعه باشد تا اطمینان حاصل شود که دانش آنها به درستی نمایش داده میشود. تأسیس مراکز دانش مبتنی بر جامعه میتواند بستری برای مستندسازی و به اشتراکگذاری دانش سنتی فراهم کند. این مراکز همچنین میتوانند به عنوان مخزنی برای مواد دانش سنتی و مرکزی برای فعالیتهای فرهنگی عمل کنند. در هند، کتابخانه دیجیتال دانش سنتی (TKDL) یک پایگاه داده جامع از دانش سنتی مرتبط با پزشکی هند است. هدف TKDL جلوگیری از سوء استفاده از دانش سنتی با فراهم کردن دسترسی ممتحنان ثبت اختراع به اطلاعات دانش سنتی به چندین زبان است.
۲. مدیریت دانش مبتنی بر جامعه
توانمندسازی جوامع برای مدیریت دانش خود برای اطمینان از پایداری آن ضروری است. این شامل فراهم کردن منابع و آموزش لازم برای جوامع برای مستندسازی، حفظ و انتقال دانش آنها است. سیستمهای مدیریت دانش مبتنی بر جامعه میتوانند به جوامع کمک کنند تا دانش خود را به شیوهای که از نظر فرهنگی مناسب و پایدار است، سازماندهی و مدیریت کنند. این سیستمها همچنین میتوانند به اشتراکگذاری دانش در داخل جامعه و با ذینفعان خارجی را تسهیل کنند. در فیلیپین، جوامع بومی طرحهای نقشهبرداری مبتنی بر جامعه را برای مستندسازی سرزمینهای اجدادی و شیوههای مدیریت منابع سنتی خود ایجاد کردهاند. این نقشهها برای دفاع از حقوق زمین خود و حفاظت از قلمروهای سنتی خود در برابر تهدیدات خارجی استفاده میشوند.
۳. ادغام دانش سنتی در آموزش
ادغام دانش سنتی در سیستمهای آموزشی برای ترویج انتقال بیننسلی دانش حیاتی است. این میتواند شامل گنجاندن دانش سنتی در برنامههای درسی مدارس، توسعه مواد آموزشی مرتبط با فرهنگ و آموزش معلمان برای استفاده از دانش سنتی در درسهای خود باشد. سیستمهای آموزشی همچنین باید یادگیری زبانهای بومی و سنتهای فرهنگی را ترویج کنند. در بسیاری از کشورها، تلاشهایی برای ادغام دانش بومی در سیستمهای آموزشی در حال انجام است. در کانادا، به عنوان مثال، برنامههای آموزش بومی برای گنجاندن زبانها، فرهنگها و سنتهای بومی در برنامه درسی طراحی شدهاند. هدف این برنامهها ترویج غرور و هویت فرهنگی در میان دانشآموزان بومی و آمادهسازی آنها برای موفقیت در هر دو زمینه سنتی و مدرن است.
۴. ترویج همکاری و مشارکت
همکاری و مشارکت بین جوامع، پژوهشگران، سیاستگذاران و سایر ذینفعان برای ایجاد و حفظ مؤثر دانش سنتی ضروری است. پژوهشگران میتوانند با جوامع برای مستندسازی و اعتبارسنجی دانش سنتی همکاری کنند، در حالی که سیاستگذاران میتوانند سیاستهایی ایجاد کنند که از حفظ و استفاده پایدار از دانش سنتی حمایت کند. همکاری همچنین میتواند شامل به اشتراکگذاری دانش و بهترین شیوهها بین جوامع و مناطق مختلف باشد. سازمانهای بینالمللی میتوانند با ارائه بودجه، کمک فنی و بستری برای به اشتراکگذاری دانش، نقش حیاتی در تسهیل همکاری و مشارکت ایفا کنند. سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (UNESCO) برنامهای به نام سیستمهای دانش محلی و بومی (LINKS) را برای ترویج ادغام دانش محلی و بومی در طرحهای توسعه پایدار ایجاد کرده است. برنامه LINKS از تحقیق، آموزش و سیاستگذاری مرتبط با دانش محلی و بومی حمایت میکند.
۵. حفاظت از حقوق مالکیت فکری
حفاظت از حقوق مالکیت فکری دارندگان دانش سنتی برای جلوگیری از سوء استفاده و بهرهبرداری ضروری است. این میتواند شامل توسعه چارچوبهای قانونی خاص (sui generis) باشد که به طور خاص از دانش سنتی محافظت میکند، و همچنین استفاده از قوانین موجود مالکیت فکری برای حفاظت از بیانهای فرهنگی سنتی و منابع ژنتیکی. چارچوبهای قانونی همچنین باید اطمینان حاصل کنند که جوامع حق کنترل استفاده از دانش خود و بهرهمندی از تجاریسازی آن را دارند. توسعه مکانیسمهای مؤثر حفاظت از مالکیت فکری برای دانش سنتی یک کار پیچیده و چالشبرانگیز است. این نیازمند تعادل دقیق بین حقوق دارندگان دانش سنتی و منافع عموم مردم است. سازمانهای بینالمللی، مانند WIPO، در حال کار برای توسعه استانداردها و دستورالعملهای بینالمللی برای حفاظت از دانش سنتی هستند.
نمونههایی از طرحهای موفق دانش سنتی
طرحهای متعددی در سراسر جهان کاربرد و حفظ موفقیتآمیز دانش سنتی را نشان میدهند:
- ماآسای در کنیا و تانزانیا: شیوههای مدیریت دام سنتی آنها با محیط خشک سازگار است و باعث چرای پایدار و جلوگیری از چرای بیرویه میشود. آنها همچنین دانش گستردهای از گیاهان دارویی برای درمان بیماریهای مختلف دارند.
- اینویت در قطب شمال: دانش سنتی آنها از شرایط یخ، الگوهای آب و هوا و رفتار حیات وحش برای بقا در محیط خشن قطب شمال حیاتی است. این دانش برای شکار، ناوبری و سازگاری با تغییرات اقلیمی ضروری است.
- کچوا و آیمارا در آند: شیوههای کشاورزی سنتی آنها، مانند پلکانسازی و تناوب زراعی، قرنهاست که کشاورزی را در محیط چالشبرانگیز آند حفظ کرده است. آنها همچنین دانش گستردهای از گونههای گیاهی بومی و کاربردهای آنها دارند.
- مائوری در نیوزیلند: دانش سنتی آنها در زمینه مدیریت منابع، شیوههای ماهیگیری پایدار و هنرها و صنایع دستی سنتی به حفظ میراث فرهنگی و مدیریت پایدار منابع طبیعی کمک میکند.
- پزشکی سنتی چین (TCM): TCM یک سیستم جامع مراقبتهای بهداشتی است که بر اساس دانش سنتی از گیاهان، طب سوزنی و سایر تکنیکهای درمانی بنا شده است. TCM به طور گسترده در چین практикуется و به دلیل اثربخشی آن در درمان بیماریهای مختلف به طور فزایندهای در سطح جهان شناخته میشود.
نتیجهگیری
ایجاد و حفظ دانش سنتی یک ضرورت جهانی است. دانش سنتی بینشهای ارزشمندی در مورد توسعه پایدار، حفاظت از تنوع زیستی، مراقبتهای بهداشتی، سازگاری با تغییرات اقلیمی و حفظ فرهنگ ارائه میدهد. با شناخت اهمیت دانش سنتی، پرداختن به چالشهای پیش روی آن و اجرای استراتژیهای مؤثر برای حفظ و ادغام آن در جامعه مدرن، میتوانیم پتانسیل کامل آن را برای منفعت بشریت آزاد کنیم. تقویت همکاری بین جوامع، پژوهشگران، سیاستگذاران و سایر ذینفعان برای اطمینان از اینکه دانش سنتی ارزشگذاری، احترام و استفاده پایدار برای نسلهای آینده را داشته باشد، حیاتی است. سرمایهگذاری در حفظ و ترویج دانش سنتی، سرمایهگذاری در آیندهای پایدارتر، عادلانهتر و از نظر فرهنگی متنوعتر برای همه است. بیایید همه با هم برای حفاظت از این منبع ارزشمند برای بهبود دنیای خود تلاش کنیم.